با توجه به رشد روز افزون جمعیت، نیاز به سرپناه هر روز ضروری تر از قبل احساس می گردد. شاید یکی از دلایل بالا رفتن مداوم ارزش مسکن در کشور ما افزایش جمعیت علی الخصوص جمعیت جوان است که نیاز به تشکیل خانواده و تهیه سرپناه دارند باشد، بنابراین همواره یکی از مهمترین الویت ها در زندگی افراد علی الخصوص جوانان تهیه و تامین مسکن می باشد. برآورده نمودن این امر نیازمند مراودات حقوقی بصورت خرید یا اجاره می باشد. در این راستا گاهی طرفین در مبادلات و یا انجام تعهدات و اجرای قرارداد با مشکلاتی مواجه می گردند که مجبور به طرح دعوی در مراجع قضایی می گردند. البته در همه جوامع همواره افرادی سود جو هستند که با علم به ذیحق نبودن، اقدام به پایمال نمودن حق دیگران می نمایند که در بسیاری مواقع این تضعیع در املاک، اعم از عین یا منفعت آن نمود پیدا می کند.
برخی از دعاوی ملکی متداول در کشور ما عبارتند از:
خلع ید:
خلع ید دعوای است که طی آن مالک ملک رفع تصرف دیگری را از ملک خود خواستار است ،به عبارت دیگر در دعوی خلع ید مالک ملک مدعی است که ملک او عدواناً به وسیله شخص دیگری تصرف شده است و یا ملکی را که متصرف با اجازه او تصرف کرده ، علیرغم عدم استحقاق بر ادامه ید ، از رفع ید از آن خودداری می ورزد.
الزام به تنظیم سند رسمی ملک:
با انعقاد قرارداد عادی راجع به مال غیرمنقول و واگذاری مبیع از سوی فروشنده به خریدار ، معمولاً متعاملین مواردی را در خصوص زمان و نحوه تنظیم سند رسمی و امور راجع به آن ، مورد تعهد قرار می دهند که گاهی به لحاظ عدم اجرای تعهدات در خصوص تنظیم سند، خریدار ناگزیر به اقامه دعوی می شود.
الزام به تحویل مبیع:
مطابق با ماده ۳۶۷ قانون مدنی «تسلیم عبارت است از دادن مبیع به تصرف مشتری به نحوی که متمکن از انحاء تصرفات و انتفاعات باشد و قبض عبارت است از استیلاء مشتری بر مبیع » اگر طرفین زمانی را برای تحویل مبیع مشخص کرده باشند ، مبیع در همان زمان باید تحویل گردد وگرنه بلافاصله پس از عقد بیع وظیفه تسلیم بر عهده فروشنده محقق است. در صورت تخلف فروشنده خریدار می تواند الزام فروشنده به تحویل مبیع را از دادگاه بخواهد.
رفع تصرف عدوانی:
تصرف عدوانی به این معنی می باشد که مال غیرمنقول، بدون رضایت مالک آن از طرف کسی تصرف شود . به شرح ماده ۱۵۸ قانون آئین دادرسی مدنی « دعوی تصرف عدوانی عبارت است از ادعای متصرف سابق مبنی بر اینکه دیگری بدون رضایت او مال غیرمنقول را از تصرف وی خارج کرده و اعاده تصرف خود را نسبت به آن مال درخواست نماید » برای تحقق این دعوی استیلاء بر ملک دیگری ضروری است.
تخلیه ملک :
به شرح ماده ۴۴۶ قانون مدنی اجاره عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره میشود، اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجره گویند. مستاجر در قبال پرداخت اجاره بها، مالک منافع عین مورد اجاره میشود. پس از پایان مدت اجاره اگر مستاجر از تخلیه مورد اجاره امتناع کند به درخواست موجر، دستور فوری تخلیه از مرجع رسیدگی کننده صادرمی گردد .
رفع مزاحمت :
مزاحمت در لغت به معنی اذیت کردن و تنگ گرفتن بر کسی می باشد و دعوی مزاحمت از جمله دعاوی تصرف می باشد و در اصطلاح قوانین ، دعاوی تصرف دعاوی هستند که در آن بواسطه اقدامی، استفاده متصرف از مال غیر ممکن یا محدود می گردد. معنای عرفی دعوی مزاحمت منطبق است با تعریفی که قانون آئین دادرسی مدنی در ماده ۱۶۰ به این شرح بیان کرده است :دعوی مزاحمت عبارت است از دعوائی که به موجب آن، متصرف مال غیرمنقول درخواست جلوگیری از مزاحمت کسی را می نماید که نسبت به تصرفات او مزاحم است، بدون اینکه مال را از تصرف متصرف خارج کرده باشد.
رفع ممانعت از حق :
ماده ۱۵۹ قانون آئین دادرسی مدنی در تعریف دعوی ممانعت از حق چنین بیان می دارد: دعوی است که در آن کسی رفع ممانعت از حق ارتفاق یا انتفاع خود را در ملک دیگری بخواهد ،منظور از حقوق ارتفاقی، آن دسته از حقوقی است که برای شخص، در ملک دیگری وجود داشته باشد .